مسعود فراستی منتقد به نام سینما در نوشته ای آورده است (دربرخی آثار مثل توت های وحشی اثر برگمان ، بخشی از وجود صاحب اثر در اثرش جا مانده است)(کتاب ده فیلم ده نقد صفحه 127) این بیان از زیباترین تعبیر ها در باره آثاری است که با مولف وپدید آورنده آن نسبت نزدیک دارد ودرعین حال برخوردار از هنر است بله پدید آوردگان آثار خوب علمی وفکری وهنری گویا بخشی از وجود خودرا دراثر خود جا می گذارند
راز ماندگاری وبرخورداری از روح برخی از آثار نیز به همین باز می گردد واین آثار بیش از نام خود اثر به نام پدید آورنده شان شناخته می شوند فرضا ما کمتر می گوییم دیوان حافظ خواندم بلکه بیشتر می گوییم حافظ خواندم همین طور درباره شاهنامه فردوسی وبوستان وگلستان سعدی وسایر آثار برجسته که نه فقط اثر که حامل بخشی از وجود پدید آورند ه اثر هستند
اگرامروز خیلی از آثار نوشتاری وهنری چنگی به دل نمی زنند ومثل لیوان وقاشق یکبارمصرف نهایت بیش از یکبار رغبتی به رجوع به آنها نیست چون محصول جان نویسنده یا پدید آورنده نیستند بلکه با سفارش یا نگاه بازاری ویا برای رسیدن به مدرک یا موقعیتی با شتاب وباسرهم بندی فراهم آمده اند
آثار فاقد روح وباطن زنده نیستند وقدرت ادامه حیات ندارند خیل کثیر پایان نامه ها در مقاطع مختلف تحصیلی که نوشته می شوند از این نوعند وبسیاری از برنامه ها وفیلمهایی که ساخته می شوند امروز این گونه اند وهمین طور کتاب های زیادی که نه نوشته بلکه ساخته می شوند
اما فاجعه آمیز تر نتایج این نوع تالیف وتصنیف است وقتی امروز آدمیان در این فضای فکری وفرهنگی تنفس می کنند محصول آن پدید آمدن بشر آنی ولحظه ای ویکبار مصرف است فضایی که مولفان وخوانندگان ومخاطبین یکبار رویت ویک بار مصرف می سازد انسان هایی چه از جنس پدید آورنده وچه مصرف کننده که به سرعت وبی توجه به باطن وبا به اصطلاح زرنگی تصمیم می گیرند و با شتاب وبه هرقیمت آن را اجرا می کنند و راحت زندگی وارزش های خودرا از دست می دهند ?در سوره عصر نیز، قرآن وقتی به خسران انسان واز کف رفتن سرمایه او اشاره می کند غیر مستقیم عامل آن را شتاب زدگی ودوری ازایمان وباطن بینی می داند و می فرماید انسان در خسران است مگر آنان که ایمان( به رازهای عالم) می آورند واهل صبوری وحق جویی هستند واز این استثاء در می یابیم که شتاب وراز ناباوری عامل زیان وسرمایه سوزی است
واقعیت تلخ جامعه ما به خصوص در دهه های اخیر تولید وتکثیر آدمیان بدور از باطن وصلابت وصبوری است ویک علت مهم آن منابع تغذیه فکری یک بار تولید ویک بار مصرفی است که بدان اشاره رفت انسانی که در فضای حافظ وسعدی تنفس کند متفاوت از انسانی است که در فضای فکری وفرهنگی خصوصا مجازی امروز نفس می کشد انسان اولی صبوری وباطن بینی وراز باوری وهزار ارزش دیگر را در جانش می یابد وانسان دومی عجله ،شتاب ،تقلب، زرنگی وتلون وتجاوز را در جانش جای می دهد نمونه های بارز آن را دراخبار این روزها می شنویم مثل کتک زدن دختری جوان به دستر پسری جوان وگرفتن فیلم وانتشار آن در فضای مجازی ونمونه های متعدد دیگر
راه چاره جز این نیست که میراث های ماندگار علمی ودینی وفرهنگی را بین خود احیاء کنیم واز احیاگران این مواریث حمایت کنیم و قوانین نشر وانتشار سخت گیرانه شود وهر کس اجازه نشر هر اثر قلابی وتوخالی را به اسم کتاب وفیلم وغیره نداشته باشد وحوزه ودانشگاه به جای طلب مدام پایان نامه وکتاب های یکبار مصرف وگاه بی مصرف جوانان جویای علم را به تامل وترجمه وفهم محققانه آثار اصیل گذشتگان وادارند
به حضرت آیت الله بهجت (ره) گفته بودند چرا اجازه نمی دهید آثار علمی شما متتشر شود ؟فرموده بودند خیلی از آثار علمای بزرگ خطی است وهنوز چاپی نشده بروید اول آنها را چاپ کنید (مقدمه کتاب در محضر بهجت ) این نگاه عارف وفقیه برجسته ووارسته را مقایسه کنید با حرص وولع بسیاری از ناپختگان ونام جویانی که عطش واشتیاق مضاعف در این دارند که صرفا اثرو آثاری به نام آنها روانه بازار شود که غیراز اتلاف منابع وآشفته سازی ذهنی جامعه وباعث در حجاب ماندن آثار اصیل ثمری ندارد